سن جادويي براي ازدواج !؟

ازدواج مانند تولد و مرگ، يكي از اتفاقات مهم زندگي هر فردي به حساب مي‌آيد و از اين‌رو سوالات مختلفي درباره اين دوره از زندگي و بويژه آغاز آن وجود دارد كه بايد توجه ويژه‌اي به آنها داشت.

سوالاتي مانند چه زماني مناسب‌ترين سن ازدواج است؟ اختلاف سني مناسب در ازدواج چقدر است؟ و... اين سوال‌ها به همراه هزاران سوال ديگر در ذهن همه افراد وجود دارند. البته عوامل بسياري از جمله مسائل اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و... در تعيين جواب هريك از اين سوال‌ها نقش دارند. از اين‌رو مروري بر سن ازدواج در ساير كشورها و فرهنگ‌ها و همچنين آداب و رسوم آنها مي‌تواند براي ما جالب باشد.

ازدواج كردن فقط به اين دليل كه فكر كنيم زمانش رسيده، ايده كاملا اشتباهي است. هركس بايد زماني ازدواج كند كه از نظر عقلي و احساسي آمادگي پذيرش زندگي جديد را داشته باشد.

در هيچ كشوري و با هيچ فرهنگي، يك سن مناسب جادويي و خاص براي ازدواج وجود ندارد. در بيشتر فرهنگ‌ها، متوسط سن ازدواج بين 18 تا 23 سال براي دختران و 19 تا 25 سال براي پسران است؛ اما به عنوان مثال در اروپاي غربي افراد ترجيح مي‌دهند تا اواخر دهه دوم زندگي (اوايل 30 سالگي) مجرد بمانند؛ اما در اروپاي شرقي مردم اغلب در اواسط دهه دوم عمر يعني حدود 25 سالگي ازدواج مي‌كنند و در آسيا نيز سن ازدواج به شرايط گوناگوني چون زندگي در شهر يا روستا، سطح تحصيلات، سطح فرهنگي خانواده‌ها و... بستگي دارد؛ اما در بيشتر كشورهاي آسيايي جوانان بين سنين 18 تا 25 سال ازدواج مي‌كنند.

در سال‌هاي اخير در تمام كشورها با فرهنگ‌هاي مختلف، متوسط سن ازدواج نسبت به ساليان گذشته تفاوت كرده و افزايش نشان مي‌دهد. افزايش ميانگين سن ازدواج در بيشتر جوامع، پديده‌اي است كه در دهه‌‌هاي اخير همه آن‌را پذيرفته‌اند.

متوسط سن ازدواج در بيشتر كشورهاي صنعتي افزايش‌ يافته است، اما اين مساله مختص به كشورهاي صنعتي نيست؛ كشورهاي در حال توسعه يا كمتر توسعه‌يافته نيز با اين موضوع مواجه هستند. البته افزايش سن ازدواج در خانم‌ها بيشتر ديده مي‌شود.

عواملي چون مسائل اقتصادي و فرهنگي، نقش مهمي در تعيين سن ازدواج در كشورهاي مختلف دارند. در بعضي كشورها، اعتقادات ديني هم از جمله عوامل بسيار مهم و تعيين‌كننده در اين موضوع است. به عنوان مثال در آمريكا، متوسط سن ازدواج با توجه به شرايط اجتماعي، آداب و رسوم خانوادگي و حتي موقعيت جغرافيايي و محل زندگي افراد تفاوت مي‌كند. در يك نگاه كلي، افرادي كه در شهرهاي بزرگ زندگي مي‌كنند، ترجيح مي‌دهند ديرتر ازدواج كنند و بچه‌دار شوند. آنها معمولا تا 30 سالگي مجرد باقي مي‌مانند؛ اما ساكنان مناطق روستايي معمولا زودتر و در اوايل دهه دوم زندگي ازدواج مي‌كنند.

در كشورهايي چون هند و پاكستان كه اين سنت وجود دارد كه والدين مراسم عروسي فرزندانشان را برگزار مي‌كنند و هزينه‌ها به‌عهده پدر و مادر عروس و داماد است، متوسط سن ازدواج 17 سال است و بيشتر دختران در 15 سالگي ازدواج مي‌كنند.

زندگي شهري، تحصيلات، آزادي و فعاليت بيشتر زنان در محيط‌هاي كاري، وجود رسانه‌ها و... همگي شيوه زندگي و الگوهاي فكري افراد را تغيير داده‌اند و اين بدان معناست كه افراد كنترل زندگي خود را بيشتر به دست گرفته‌اند و براي ادامه زندگي خود تصميم مي‌گيرند.

به عنوان مثال در كشورهايي چون هندوستان علي‌رغم حفظ احترام والدين، دختران و پسران ديگر حاضر به ازدواج‌هاي كوركورانه و بدون شناخت نمي‌شوند.

بكوشيد خودتان را بشناسيد. بدانيد كه در زندگي چه چيزي مي‌خواهيد؟ چه چيزي مي‌خواهيد به ديگران ارائه كنيد و چگونه؟ پس با هدف زندگي كنيد و آنگاه شما مي‌توانيد ديد مناسبي نسبت به زندگي داشته باشيد.

چند توصيه

*‌ كارشناسان مي‌گويند پيش از ازدواج، فرد بايد از لحاظ عقلي و عاطفي به بلوغ رسيده باشد تا بتواند متوجه موارد زير بشود و آنها را تجزيه و تحليل كند.

*‌ عشق براي ادامه يك زندگي موفق كافي نيست. نگراني‌ زوج‌ها در زندگي، واقعي است و كوشش آنها براي داشتن شغل، خانه، بيمه و... اموري واقعي و جدي هستند. پيگيري اين موضوعات و عدم دستيابي به آنها، زوج‌هاي جوان را واقعا خسته مي‌كند. پس چرا بعضي افراد در سنين خيلي كم خود را درگير اين مسائل مي‌كنند؟

*‌ اهداف، انتظارات و شرايط خود را براي ازدواج در نظر بگيريد و مطمئن شويد كه آيا شريك شما مي‌تواند اين نيازها را برآورده سازد؟ به يقين براي جوانان سخت خواهد بود تا با تجربه اندك خود بتوانند متوجه اين موضوع و همچنين نيازهاي طرف مقابل شوند.

*‌ شما بايد هنگام ازدواج كاملا از نظر احساسي و فيزيكي مستقل باشيد و وابسته به خانواده خود نباشيد. يك ازدواج موفق به دو فرد مستقل نياز دارد تا يك مجموعه كامل تشكيل دهد. بسياري از جوانان معمولا به دليل اين‌كه مي‌خواهند از شرايط بد خانوادگي جدا شوند، ازدواج مي‌كنند كه اين به هيچ‌وجه راه‌حل مناسبي نيست.

*‌ بكوشيد خودتان را بشناسيد. بدانيد كه در زندگي چه چيزي مي‌خواهيد؟ چه چيزي مي‌خواهيد به ديگران ارائه كنيد و چگونه؟ پس با هدف زندگي كنيد و آنگاه شما مي‌توانيد ديد مناسبي نسبت به زندگي داشته باشيد.

اگر در سن ازدواج هستيد، اميدواريم با درك صحيح شرايط و با انتخابي معقول، آينده‌اي خوش و توام با تفاهم و موفقيت براي خود و همراه زندگي‌تان فراهم آوريد و ازدواج را به تاخير نياندازيد.

منبع : جام جم آنلاين - با تغيير وتلخيص توسط داوودي، برگرفته شده از سایت تبیان

زمان مناسب برای محرمیت

دختر جوان بعد از پدر و مادرش داخل شد، با صدایی آرام سلام کرد و کنارشان نشست. برای مشاوره ازدواج آمده بودند. پدر آغازکننده گفت‌وگو بود: « 21 سال دارد و دانشجوی رشته جامعه‌شناسی است. خیلی دختر خوبی است؛ مؤمن و مهربان و با ادب. هنوز دیپلم نگرفته بود که خواستگارها امانمان را بریدند.» چهره دختر از شرم سرخ شد، سرش را پایین انداخت و انگشتانش را در هم فرو برد. «گفتم تا وارد دانشگاه نشود و درسش را به جایی نرساند، دست نگه داریم. حالا یک سالی است که هم من و مادرش و هم خودش راضی شده‌ایم که به خانه بخت برود. سه نفر از طرف دوستان و فامیل معرفی شدند که یا ما نپسندیدیم یا آنها. یک نفر هم در دانشگاه به خودش پیشنهاد کرده بود که قبول نکردیم، چون با رویه ما جور درنمی‌آمد. اما با این آخری بیشتر از بقیه پیش رفته‌ایم.»

پرسیدم: «منظورتان از اینکه خیلی پیش رفته‌اید چیست؟»

مادر پاسخ داد: «سه بار پسر با خانواده‌اش به خانه ما آمدند و دوبار هم ما به آنها سرزدیم. در هر مرحله، زهرا و امیر بیشتر از یک ساعت خصوصی صحبت کردند.»

* امیرآقا چند سال دارد؟

- 24 ساله است، مهندسی خوانده و تازه سربازی‌اش تمام شده.

* بهتر نیست چند جلسه در محیط‌های عمومی با هم بیرون بروند و گفت‌و گو کنند؟

زهرا سرش را بلند کرد و با لبخند گفت: «این کار را کرده‌ایم. حدود دو ماه است که هفته‌ای دو- سه جلسه با هم بیرون می‌‌رویم: پارک، رستوران و مراکز خرید.»

پدر صحبت دختر را قطع کرد و گفت: «البته با هم محرم شده‌اند.»

* یعنی عقد رسمی کرده‌اید؟

- عقد رسمی که نه، صیغه محرمیت خوانده‌اند، تا اگر بیرون می‌روند و حرفی می‌زنند، گناهی نکرده باشند! اگر خدا بخواهد عقد رسمی را گذاشته‌ایم برای بعد از مشورت با شما.

* چه کمکی می‌توانم بکنم؟

- مادر جواب داد: «زهرا حرف مرا قبول ندارد، اما من فکر می‌کنم این پسر خیلی زودرنج و عصبی است. پدر و مادرش را تا اندازه‌ای می‌شناسیم، ولی نمی‌دانیم خودش از نظر اخلاقی چقدر سالم است.» دختر چهره‌اش را درهم کشید و با صدایی بغض‌آلود گفت: «چند بار بگویم، امیر اصلاً عصبی نیست و از هرکسی که فکر می‌کنید بهتر و سالم‌تر است.»

زهرا را برای آزمون‌های روان‌شناختی به اتاق دیگری راهنمایی کردم و از او خواستم تا جلسه بعد که با امیر می‌آید تا او هم آزمون‌هایش را بدهد،هر‌چه از خواستگارش می‌داند برایم بنویسد و بیاورد.

بعد از رفتن دختر، از پدر و مادر پرسیدم: «جاری کردن صیغه محرمیت بین این دو چه اهمیت و فایده‌ای داشته؟» پدر پاسخ داد: «می‌دانم که شما روان‌شناسی متدینی هستید و از احکام شرع آگاهید. اگر بگوییم دو جوان با هم بیرون نروند و فقط در خانه صحبت کنند، به شناخت دقیق نمی‌رسند. اگر هم بیرون بروند، باید ساعت‌ها کنار هم بنشینند، و نگاه چهره به چهره و صمیمیت را دین اسلام اجازه نمی‌دهد.»

دختر و پسری که قصد ازدواج دارند از زمان آشنایی تا بسته شدن پیوند همسری و زندگی در زیر یک سقف، از سه مرحله می‌گذرند: آشنایی تا خواستگاری رسمی؛ خواستگاری تا عقد دائم؛عقد دائم تا ازدواج.

* فکر نمی‌کنید، این محرم شدن به علاقه زیاد و وابستگی عاطفی کشیده شود و وابستگی عاطفی جلوی روشنگری عقل را بگیرد؟

مادر با تکان دادن سر، سخن مرا تصدیق کرد: «این‌طور هم شده. دیدید که زهرا چطور از امیر دفاع می‌کرد، در حالی که به خدا قسم، برای من ثابت شده که این پسر اخلاق خوبی ندارد. زود عصبانی می‌شود و حتی جلوی من سر دخترم داد می‌کشد. اما جرئت ندارم کوچک‌ترین ایرادی از او بگیرم.» پدر که احساس کرد لبه تیز اعتراض‌ها به سوی اوست، از لای دفترش، بریده روزنامه‌ای درآورد و روی میز گذاشت و با لحنی تند و قاطع گفت: «اجازه بدهید این چند سطر را از روزنامه برایتان بخوانم.»

دختر جوانی که همسرش یک ساعت پس از جاری شدن خطبه متواری شده بود برای روشن شدن تکلیف زندگی‌اش به دادگاه مراجعه کرد. و ابراز کرد  یک هفته بعد از عقد تماس گرفت و گفت به خاطر اینکه موهای سر من بی‌رنگ است نمی‌تواند با من زندگی کند. »

پدر ادامه داد: «حالا اگر این دو قبل از عقد رسمی، عقد موقت خوانده بودند و پسر موهای دختر را دیده بود، این مشکل پیش نمی‌آمد که متواری شود و طبق قانون 250 سکه به دختر بپردازد. دختر بیچاره هم این طور سرگردان به این در و آن در نمی زد.»

می‌دانید که حد ارتباط در عقد موقت مشروط به شرایطی است که هنگام جاری شدن صیغه نکاح ذکر می‌شود.شرط کرده‌ام که حداکثر می‌توانند دست هم را بگیرند.

* نمی‌گویم این رفت‌وآمدها حتماً به تماس‌های پیشرفته جسمی می‌رسد، اما همان‌طور که همسرتان توضیح داد و شما هم تا اندازه‌ای متوجه هستید، رفت و آمدهای زیاد، بدون احساس گناه و نگرانی از تماس‌های حتی سطحی، وابستگی عاطفی زیادی می‌آورد. آن‌وقت اگر پسر ایرادی داشته باشد، مشکل می‌توان دختر را قانع کرد.

- پس نظر شما چیست؟

* * بلند شدم و از کتابخانه کوچک محل کارم چند کتاب را برداشتم و روبه‌رویشان نشستم.

- این کتاب «احکام ازدواج» تألیف سیدمجتبی حسینی است که مطابق با نظر ده تن از مراجع تقلید تنظیم شده . اجازه بدهید بدون ذکر اسامی مراجع بزرگوار، چند حکم شرعی را بخوانم.

1- مرد‌ می‌تواند به دست و صورت و پاها، مو و مقداری از بدن (مانند گردن و بالای سینه) دختری که قصد ازدواج با او را دارد نگاه کند. 2- نگاه کردن به قسمت‌های یادشده با شرایط زیر جایز است:  به قصد لذت و ریبه (ترس افتادن در گناه) نباشد.  برای آگاهی از وضع جسمانی دختر باشد. (پس اگر از حال او آگاه است، نگاه بر او جایز نیست.) مانعی برای ازدواج در میان نباشد. (مثلاً دختر شوهر نداشته باشد.)  احتمال بدهد دختر او را رد نمی‌کند.

خلاصه آنکه دختر و پسری که قصد ازدواج دارند از زمان آشنایی تا بسته شدن پیوند همسری و زندگی در زیر یک سقف، از سه مرحله می‌گذرند: مرحله اول: آشنایی تا خواستگاری رسمی؛مرحله دوم: خواستگاری تا عقد دائم؛مرحله سوم: عقد دائم تا ازدواج.

در عرف جامعه، کارکرد مرحله اول شناخت و تصمیم‌گیری است که از طریق گفت‌وگوهای رسمی، بررسی و تحقیقات و نیز، مشاوره و نظرخواهی از روان‌شناس به دست می‌آید.

با محرم شدن، به خاطر افزایش علاقه‌ها و وابستگی‌ها به شناخت اطمینان‌بخشی دست نمی‌یابند،‌ بلکه درصورت به هم خوردن امر ازدواج دختر در عرف جامعه، دارای پیشینه‌ای منفی یعنی ارتباط نزدیک با یک پسر می‌شود.

 

 

مرحله دوم نامزدی نام دارد که عده‌ای از نویسندگان کتاب‌های مربوط به همسرگزینی برای آن چند فایده ذکر کرده‌اند:

 

1. افزایش محبت و همدلی

2. تهیه امکانات

3. یادگیری مهارت‌های مربوط به زندگی مشترک

4. آگاهی از روحیات و خصوصیات هم برای تفاهم و سازگای بیشتر

5. آماده شدن برای جدایی از خانواده پدری

6. تصمیم‌گیری برای انجام مراسم عقد و ازدواج

7. پیداکردن شناخت‌های دقیق‌تر به منظور ادامه زندگی یا در مواردی قطع رابطه.

گروهی از افراد متدین و برخی از نویسندگان، خواندن صیغه محرمیت را که همان عقد موقت است، در این دوره پیشنهاد می‌کنند. دو نفر که شناخت کاملی از هم پیدا کرده‌اند، می‌توانند در مرحله دوم به شش مورد از فواید هفت‌گانه‌ای که یاد کردیم دست یابند، و اگر به اطمینان و شناخت دقیقی نرسند، بدانند که با محرم شدن، به خاطر همان افزایش علاقه‌ها و وابستگی‌ها به شناخت اطمینان‌بخشی دست نمی‌یابند،‌ بلکه درصورت به هم خوردن امر ازدواج دختر در عرف جامعه، دارای پیشینه‌ای منفی یعنی ارتباط نزدیک با یک پسر می‌شود.

استاد ابراهیم امینی، عالم و فقیه زمان‌آگاه معاصر، نیز همین نظر را در کتاب «جوان و همسرگزینی» تأیید می‌کنند: «دوره بعد از خواستگاری نامزدی نام دارد و مراد آن است که دختر و پسر به همدیگر وعده داده‌اند که درآینده‌ای نزدیک، مراسم عقد و خطبه‌خوانی را انجام دهند و زن و شوهر باشند. در دوران نامزدی دخترو پسر محرم نیستند و شرعاً حق تمتع و لذت‌جویی ندارند.» (ص 176).

پدر در حالی که آشکارا ناراحت بود، برخاست و در حال خداحافظی گفت: «پس ما، از روی ناآگاهی به کار خودمان گره انداختیم.» با لحنی آرام گفتم: «امیدوارم این طور نباشد و این دو نفر واقعاً مناسب هم باشند.

در جلسه‌های بعد، امیر و زهرا را خصوصی و با هم می‌بینم. شما هم سعی کنید با صبر و دقت، درباره او و خانواده‌اش، از حدود پنج سال پیش تاکنون، تحقیق کنید و نتیجه را به من برسانید.

تصمیم‌گیری در ازدواج باید با مشورت و همفکری سه رکن باشد: دختر و پسر، والدین آن دو، و مشاور روان‌شناس.»

دکتر گلزاری / سپیده دانایی با تلخیص - کهتری

منبع: سایت تبیان

آيا ازدواج مانع از درآمد مى شود؟ 

بعضى از جوانان عزيز به اين گمان هستند كه اگر ازدواج كنند درآمد و امرار معاش آنها در زندگى كم خواهد شد. جواب اين گروه را امام صادق عليه السّلام از قول رسول خداصلّى اللّه عليه و آله چنين مى فرمايد: (اگر فقير و ندار هستيد ازدواج كنيد كه خداوند عزيز به فضلش شما را ثروتمند مى كند.) و قرآن كريم هم در اين باره مى فرمايد: (ان يكونوا فقراء يغنهم اللّه من فضله) (1) بين غلامان و كنيزان نيكوكار خود ازدواج برقرار كنيد، اگر فقير باشند خداوند آنها را غنى مى كند. پس كسى كه از ترس فقر ازدواج نكند به درستيكه به خداوند عز و جل بدگمان شده است (2)درباره رزق و روزى بندگان داستانى را اشاره مى كنيم :

وبلاگ پيوند آسماني - Www.A-Peivand.Blogfa.Com


خداى مهربان روزى رسان است  
هنگامى كه حضرت موسى عليه السّلام از طرف خداوند مامور گرديد كه به سوى فرعون برود و او را به خداپرستى دعوت نمايد، ناگهان به فكر خانواده و بچّه هاى خود افتاد و به خدا عرض كرد: پروردگارا چه كسى از خانواده و فرزندان من سرپرستى مى كندخداوند به موسى عليه السّلام فرمان داد: عصاى خود را به سنگ بزن موسى عليه السّلام عصاى خود را به سنگى زد. آن سنگ شكست و در درون آن ، سنگ ديگرى نمايان شد. با عصاى خود ضربه ديگرى به آن سنگ سوّم زد و آن را نيز شكست و درون آن كرمى را ديد كه چيزى به دهان گرفته است و آن را مى خورد! حضرت موسى عليه السّلام شنيد كه آن كرم مى گويد: پاك و منزه است خدايى كه مرا مى بيند و سخن مرا مى شنود و به جايگاه من آگاه است و به ياد من است و مرا فراموش نمى كندبه اين ترتيب موسى عليه السّلام دريافت كه خداوند عهده دار رزق و روزى بندگان است و با توكّل بر او كارها سامان مى يابد (3)

پی نوشتها:

1- سوره نور، آيه 32.
2- تفسير لاهيجى ، ج 3، ص 283 و كافى ، ج 5، ص 330، حديث 5.
3- تفسير روح البيان ، ج 4، ص 97 - 96.

منبع: کتاب رهگشاى جوانان

معیار انتخاب همسر

متن زیر بخشی از تفسیر حجة الاسلام قرائتی از سوره قصص می باشد.
معيار انتخاب همسر در نزد مردم معمولا چند چيز است: ثروت، زيبايى، حَسب و نَسب.
ولى در حديث مى‏خوانيم: «عليك بذات الدّين» تو در انتخاب همسر، محور را عقيده وتفكّر وبينش او قرار ده.
در حديث ديگر مى‏خوانيم: چه بسا زيبايى كه سبب هلاكت و ثروت كه سبب طغيان باشد.
رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: هرگاه كسى به خواستگارى دختر شما آمد كه دين و امانت‏دارى او را پسنديد، جواب ردّ ندهيد و گرنه به فتنه و فساد بزرگى مبتلا مى‏شويد.

http://a-peivand.blogfa.com


امام حسن‏عليه السلام به كسى كه براى ازدواج دخترش مشورت مى‏كرد فرمود: دامادِ با تقوا انتخاب كن كه اگر دخترت را دوست داشته باشد گراميش مى‏دارد و اگر دوستش نداشته باشد، به خاطر تقوايى كه دارد به او ظلم نمى‏كند.

در روايات مى‏خوانيم: به افرادى كه اهل مشروبات الكلى هستند و افراد بداخلاق وكسانى كه خط فكرى سالمى ندارند وآنان كه در خانوادهاى فاسد رشد كرده‏اند، دختر ندهيد.
ناگفته نماند كه ازدواج دو نوع است: دائم و موقّت كه براى هر دو در قرآن و روايات اسلامى توصيه‏ها و دستورات خاصّى آمده است، متأسّفانه ازدواج دائم، بخاطر برخى آداب و رسوم بى‏منطق و بهانه‏گيرى بعضى بستگان و توقّعات خانواده عروس و داماد و آرزوهاى دور و دراز، به صورت يك معمّا و گردنه‏ى صعب العبور در آمده است و ازدواج موقّت نيز آن گونه زشت و ناپسند شمرده شده كه فحشا جاى آن را گرفته است.

جوان و ازدواج

ازدواج، فرایندى از تعامل بین زن و مرد است که از مسائل حیاتى و سرنوشت ساز محسوب مى شود. ازدواج، پیوندى است مقدس که خاستگاه همه انسان ها بوده و ریشه در طبیعت آنان دارد. از ثمرات مهم ازدواج، تشکیل جامعه آرمانى، بقاى نسل، پیوند زدن نسل ها و تحویل نسل نو به جهان است.

ازدواج موفق مى تواند مایه آسایش جسم و آرامش روان گردد و اساس سعادت و بهروزى پسران و دختران را بنیان نهد. بر عکس، ازدواج ناموفق ممکن است منشأ بزرگ ترین نگرانى ها و ناراحتى ها شود و بناى بدبختى و تیره روزى جوان را پایه گذارى کند.

یکى از اندیشمندان مى نویسد: «زناشویى، در ردیف نظم هایى قرار دارد که آفریدگار جهان، اساس آن را بنا نهاده است. هیچ امرى در زندگى نمى تواند به اندازه ازدواج، بهروزى یا تیره بختى به بار بیاورد، و در جهان، براى هیچ چیز دیگرى به اندازه ازدواج لازم نیست که انسان روح و قلب خود را آماده سازد».(1) از این رو اسلام به مسئله ازدواج اهمیت داده و با عزوبت و تجرد مخالفت کرده است.

این نوشتار مى کوشد بعضى از محورها را بررسى کرده و برخى دیگر را به عنوان « محورهاى پژوهشى» معرفى نماید تا علاقه مندان به مقاله نویسى، در باره آنها تحقیق و پژوهش کنند.

الف) اهداف ازدواج

ازدواج، اهداف متعددى دارد که به بعضى از آنها اشاره مى شود:

1 . آرامش روح و روان: از تعالیم اسلام استفاده مى شود که یکى از مهم ترین و شاید اولین انگیزه ازدواج، ایجاد آرامش روح و روان است. ازدواج موجب مى شود زن و مرد احساس آرامش کنند، زیرا زنان آرامش دهنده روانى مردانند و زن و مرد به دوستى با هم نیازمندند. قرآن، یکى از فلسفه هاى ازدواج را آرامش روانى بیان کرده است.(2)

2 . تأمین نیازهاى جنسى: انسان داراى مجموعه اى از نیازها و غرایز است که عدم ارضا یا ارضاى غیر صحیح هر کدام از آنها، شخصیت او را متزلزل کرده و پیامدهاى منفى را در پى دارد. یکى از نیرومندترین غرایز، غریزه جنسى است که از طریق ازدواج تأمین مى گردد،(3) زیرا ازدواج، بر آوردن خواهش طبیعت و پاسخ گویى به نداى فطرت است.

از آن جا که ازدواج هاى سالم، نقش بنیادى در تشکیل جامعه آرمانى داشته و زن و مرد را از انحراف و گناه مصون مى دارد، بر این اساس، تنها وسیله طبیعى و مشروع ارضاى این غریزه، ازدواج شمرده شده است.

3 . بقاى نسل: فرزندان، میوه هاى شیرین بوستان ازدواج هستند. شخصیت زن و مرد با برخوردار شدن از فرزند، کامل شده و حیات آنان با نسل نو ادامه مى یابد. وجود فرزند، باعث گرمى، پویایى و صفاى کانون خانوادگى مى شود.

از دیدگاه اسلام نیز وجود فرزند صالح، براى پدر و مادر، یک عمل نیک محسوب مى شود. امام زین العابدین علیه السلام فرمود: «من سعادة الرّجل ان یکون له ولد یستعین بهم؛(4) از سعادت انسان، داشتن فرزندانى است که از آنان استعانت جوید.»

در آموزه هاى دینى به این مسئله بسیار توجه شده است، تا آن جا که پیشوایان اسلام، داشتن زن شایسته را از سعادت هاى مرد شمرده(5) و از آن به عنوان نعمت یاد کرده اند.(6) افزون بر آن، ازدواج را عامل حفظ و کامل شدن دین دانسته اند.(7) پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله فرمود: «هیچ کانونى در اسلام بر پا نشده است که نزد خدا محبوب تر از کانون ازدواج باشد.»(8)

استاد شهید مطهرى نیز در باره اهمیت و نقش ازدواج مى نویسد: ازدواج، اولین مرحله خروج از خودِ طبیعىِ فردى و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است...(9) یک پختگى هست که فقط در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا مى شود. این پختگى در مدرسه، در جهاد با نفس، در نماز شب، و حتى با ارادت به نیکان هم پیدا نمى شود؛ این را فقط در ازدواج باید به دست آورد.(10)

علامه محمدتقى جعفرى رحمه الله فرمود: «برتراند راسل (فیلسوف مشهور) به من نوشت: چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و برایش قانون وضع کرده است؟ در جواب او نوشتم: مسئله انسان است؛ با ازدواج مى خواهد انسان به وجود آید.»(11)

ب) موانع و مشکلات ازدواج

هر جوانى به طور طبیعى به ازدواج و تشکیل خانواده علاقه مند است. غریزه جنسى از انسان مى خواهد هر چه زودتر این نیاز طبیعى را اجابت کند، لیکن در خارج چنین نیست؛ بدین معنا که اغلب ازدواج ها در سنین طبیعى و مطلوب انجام نشده و عملاً به تأخیر مى افتد.

حال این پرسش مطرح مى شود که با توجه به اهمیت ازدواج و خواست جوانان، چرا ازدواج ها به تأخیر مى افتد؟ حتى بعضى از جوانان - بر خلاف میل طبیعى خود - چندان به آن رغبت ندارند؟

آنچه باعث شده ازدواج ها به تأخیر بیفتد، وجود موانع و مشکلاتى است که مى توان آنها را به دو نوع خیالى و واقعى تقسیم نمود. البته میزان تأثیر گذارى این موانع، یک سان نبوده و برخى از آنها مشکلات جدى محسوب شده و برخى دیگر، تأثیر گذارى کمترى دارند. در این مقاله، به طور اختصار به بعضى از موانع اشاره مى شود:

1 . اختلافات والدین: جوانان، کودکان دیروز هستند که در کنار پدر و مادر خویش بزرگ شده و شاهد دعواها و درگیرى آنان بوده اند. این کشمکش ها و اختلافات در جوانان تأثیر مى گذارد و آنها را از تشکیل خانواده ناامید مى سازد، زیرا تصور مى کنند سرنوشت زندگى مشترک، همین چیزى است که والدینشان به آن رسیده اند.

برخى جوانان در پاسخ این سؤال که چرا ازدواج نمى کنید؟ اختلافات خانوادگى و ازدواج ناموفق والدین خود را علت آن ذکر مى کنند.

2 . ازدواج هاى ناموفق: یکى از مشکلات ازدواج، تشکیل خانواده هاى ناموفق است. هنگامى که جوان پا به عرصه اجتماع مى گذارد، با ازدواج هاى شکست خورده روبرو مى شود که نگرش او را به ازدواج تغییر مى دهد، زیرا احساس مى کند ثمره ازدواج ها، شکست و به جاى گذاشتن فرزندان طلاق است.

براى رفع این مشکل، باید ازدواج ها بر اساس معیارهاى علمى و ارزش هاى دینى صورت گیرد تا جوانان شاهد این گونه ازدواج ها نباشند. البته جوانان عزیز نیز باید با بینش عمیق، مسائل اجتماعى را پى گیرى نموده و ازدواج هاى شکست خورده را به اصل ازدواج ربط ندهند. افزون بر آن، همان گونه که در جامعه ازدواج هاى ناموفق وجود دارد، ازدواج هاى آرمانى و موفق نیز وجود دارد که جوانان مى توانند آنها را الگو قرار دهند.

3 . ادامه تحصیلات: عاملى دیگر که موجب تأخیر ازدواج مى شود، ادامه تحصیلات پسر یا دختر است. اغلب پسران و دختران علاقه دارند تحصیلاتشان را ادامه دهند. از طرف دیگر، ازدواج را با درس خواندن ناسازگار مى دانند، زیرا ازدواج، مسئولیت آفرین است و تأمین هزینه زندگى براى پسر، و رسیدگى به امور خانه براى دختر، مانعى بر سر راه تحصیل آنان است و فرصت درس خواندن را از آنان مى گیرد.

براى رفع این مشکل، نخست باید فرهنگ سازى کرد؛ به این معنا که جوانان معتقد شوند با ازدواج کردن نیز مى توانند ادامه تحصیل دهند. افزون بر آن، والدین نیز مى توانند تدبیرى اتخاذ نمایند که ازدواج فرزندانشان مانع تحصیل آنان نشود. همچنین حکومت مى تواند با به کار گرفتن شیوه هاى مناسب، جوانان را در رفع این مشکل یارى نماید.

4 . مشکلات اقتصادى: یکى از موانع جدى ازدواج، فقر و مشکلات اقتصادى خانواده هاست که در موارد زیر بیشتر ظهور و نمود پیدا مى کند و موجبات به تأخیر افتادن ازدواج را فراهم مى کند:

4 - 1. مخارج عروسى؛

4 - 2. تهیه مسکن؛

4 - 3. تأمین مخارج زندگى؛

4 - 4. تهیه جهیزیه و لوازم منزل.

متأسفانه به دلیل وجود مشکلات اقتصادى، بسیارى از جوانان اوقات جوانى خود را در حال تجرد به سر مى برند. این گروه از جوانان با وضع بسیار دشوارى روبرو هستند. از یک طرف میل دارند مانند سایر جوانان ازدواج کنند و از طرف دیگر، امکانات و قدرت مالى آن را ندارند.

هر چند مشکلات اقتصادى از عوامل مهم تأخیر ازدواج مى باشد، ولى مى توان با اتخاذ سیاست هاى منطقى، این مشکل را کم رنگ نمود؛ بدین صورت که هزینه هاى ازدواج کاهش داده شود و ازدواج ها بدون تشریفات و هزینه هاى کمر شکن صورت گیرد. آیا نمى توانیم جشن ازدواج را به جاى تالارها در خانه ها و به صورت ساده و با صفاتر برگزار کنیم؟! آیا نمى توانیم در ازدواج، از چشم و هم چشمى ها و رقابت ها پرهیز کرده، سیره معصومان علیهم السلام را الگو قرار دهیم تا هم خود و هم فرزندان جوانمان با آرامش خیال، زندگى مشترک را شروع کنند.

البته دولت نیز مى تواند با اتخاذ سیاست هاى راهبردى مانند: دادن وام، واگذارى مسکن و... مشکلات را حل کند.

جوانان عزیز نیز باید توجه داشته باشند که بسیارى از زنان و مردان در ابتداى زندگى، صاحبِ خانه، ماشین و... نبودند، بلکه به تدریج این امکانات را به دست آورده اند؛ حتى بعضى از آنها هنوز این امکانات را هم ندارند؛ با وجود این به خوبى و خوشى زندگى خود را ادامه مى دهند.

5 . بیکارى یا شغل نامناسب: بعضى از جوانان بدان دلیل ازدواج نمى کنند که شغل مناسبى ندارند. در جامعه ما داشتن شغل به صورت یکى از معیارهاى ازدواج در آمده است. یکى از پرسش هاى اساسى که در هنگام خواستگارى مطرح مى شود، مربوط به شغل پسران است. از سوى دیگر، جوانان نیز تصور مى کنند که مسئولیت تأمین همسر و زندگى، جز با داشتن شغل مناسب امکان پذیر نیست. در این راستا، هم والدین و هم حکومت وظیفه دارند جوانان را در رفع این مشکل یارى نمایند.

6 . عدم شناخت صحیح از همسر آینده: یکى دیگر از مشکلاتى که بر سر راه جوانان قرار دارد، «مشکل انتخاب همسر» است؛ بدین معنا که دختران و پسران نمى دانند چه کسى را با چه معیارها و خصوصیاتى به عنوان همسر خود انتخاب نمایند.(12) واقعیت این است که مسئله فوق، از مسائل بزرگ و مهمى است که جوانان با آن مواجه هستند، مخصوصاً آن گروه از جوانان که در امر ازدواج وسواس داشته و در صددند همسر آرمانى و ایده آلى داشته باشند. طبق یک نظرسنجى انجام شده از بعضى دانشجویان، یکى از موانع جدى ازدواج را عدم شناخت صحیح از همسر آینده دانسته اند.(13) براى رفع این مشکل، راه کارهایى وجود دارد؛ مانند: مشورت با صاحبان تجربه و مد نظر قرار دادن معیارها و ویژگى هایى که در اسلام براى انتخاب همسر ذکر شده است.

7 . باورها و سنت هاى غلط: بى تردید ازدواج باید بر اساس باورها و سنت هاى دینى به وجود آید. متأسفانه گاهى اوقات سنت ها نادیده گرفته شده، آداب و رسوم غلط جایگزین آن مى شود. این سنت ها در قالب هاى مختلف ظهور مى کند: مهریه هاى سنگین، جهیزیه هاى گران قیمت و لوکس، خرج ها و تشریفات زاید و... از نمونه ها و مصادیق سنت هاى غلط هستند. در برخى از اقوام، این نگرش حاکم است تا زمانى که دختر و پسر بزرگ تر در خانه وجود دارد، نباید دختر و پسر کوچک تر ازدواج نمایند. در برخى از مناطق دیگر این فرهنگ حاکم است که ازدواج ها حتماً باید به صورت فامیلى باشد. سخت گیرى هاى غیر منطقى والدین و اطرافیان نیز، از مشکلات جدى ازدواج محسوب مى شود. متأسفانه در بعضى از موارد، پدر و مادر و اطرافیان دختر یا پسر از روى خود خواهى و باورهاى غلط، مانع ازدواج فرزندان خویش مى شوند و عملاً تیشه به ریشه آنان مى زنند. دخالت هاى بى جا و اعمال نظر غیر معقول آنان موجب شده است که بعضى دختران، خواستگارهاى مناسب خویش را از دست داده و خانه نشین شوند. چه بسا پسرانى که در اثر رفتار والدین و یا سنت هاى غلط حاکم در جامعه، ازدواج هاى ناموفق انجام داده و یا اصلاً موفق به تشکیل خانواده نشده اند. طبق یک نظر سنجى که از بعضى جوانان به عمل آمده، مشخص شده سنت هاى غلط و رفتار والدین، مانع بزرگ ازدواج جوانان بوده است.(14) بر این اساس، براى از بین بردن باورها و سنت هاى غلط، باید فرهنگ سازى شود تا ازدواج ها بر اساس سنت ها و باورهاى دینى صورت گیرد.

8 . ارضاى نامشروع: کشش جنسى، یک واقعیت خدادادى و طبیعى است که باید ارضا شود. منتها ارضاى آن ممکن است به دو صورت قانونى و غیر قانونى صورت گیرد. اگر زمینه هاى ازدواج جوانان فراهم نشود، به ارضاى غیر قانونى و نامشروع روى مى آورند و در این صورت، از رونق ازدواج کاسته شده و آن را به تأخیر مى اندازد، زیرا با این عمل، آتش شهوت خاموش مى گردد.

در آموزه هاى دینى، ازدواج، تنها راه صحیح ارضاى تمایل جنسى شمرده شده است.(15) اسلام جوانان را از هر گونه ارضاى غیر قانونى غریزه جنسى بر حذر داشته است. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله خطاب به جوانى فرمود: «اى جوان! ازدواج کن و از زنا بپرهیز، که زنا ریشه هاى ایمان را از دلت بر مى کَند.»(16)

9 . ضعف باورهاى دینى: یکى از ویژگى هاى اسلام این است که به انسان ها امید مى دهد. اگر امید نباشد، زندگى بى معنا خواهد بود و انسان ها از هر گونه تلاش و کوششى در رفع نیازهاى خود دست بر مى دارند. در آموزه هاى دینى سفارش شده که اگر جوانان ازدواج کنند، خداوند مشکلات آنان را حل مى نماید. قرآن مى فرماید: «جوانان بدون همسر را همسر دهید... اگر فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خود، آنان را غنى و بى نیاز مى کند...»(17). پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: «همسر بگیرید که به یقین، رزق شما را زیاد مى کند».(18) امام صادق علیه السلام نیز همسر را موجب افزایش رزق دانسته است.(19) پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: «کسى که ازدواج را از ترس فقر و نادارى ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است، زیرا خداوند مى فرماید: اگر فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خویش آنان را بى نیاز مى سازد.»(20)

تجربه و شواهد تاریخى نیز نشان مى دهد کسانى که ازدواج کرده اند، مشکلات اقتصادى آنان کمتر شده است. متأسفانه امروزه باورهاى دینى رو به ضعف نهاده است. هر گاه از جوانان سؤال مى شود چرا ازدواج نمى کنید؟ بدون آن که از وعده هاى الهى سخن به میان آورند، مشکلات اقتصادى و موانع دیگر را مطرح مى نمایند؛ در حالى که یک مسلمان باید به وعده هاى الهى امیدوار باشد، زیرا وعده هاى الهى تخلف ناپذیر است.

محورهاى پژوهش

1. اهمیت و فضیلت ازدواج در اسلام.

2. پیشینه و جایگاه ازدواج در ادیان و اقوام دیگر.

3. زمان ازدواج.

4. معیارهاى انتخاب همسر.

5. فواید و آثار تسریع در ازدواج.

6. پیامدهاى تأخیر در ازدواج.

7. موانع ازدواج جوانان و راه هاى رفع آن.

8. راه هاى تشویق جوانان به ازدواج.

9. وظایف جوانان، والدین، رهبران دینى و حکومت در برابر ازدواج جوانان.

10. شاخصه هاى یک ازدواج موفق.

منابع پژوهش

1. محمد تقى فلسفى، بزرگسالان و جوانان، ج 2، ص 231 - 268.

2. مرتضى مطهرى، تعلیم و تربیت در اسلام؛ حقوق زن در اسلام.

3. على اکبر مظاهرى، جوان و انتخاب همسر.

4. على قائمى، خانواده و مسائل نوجوانان و جوانان.

5. ضیاء الدین صدرى، آیینه ازدواج و روابط همسران.

6. استادان طرح آموزش خانواده، جوان و تشکیل خانواده.

7. مجید رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده.

8. شکوه نوابى نژاد، مشاوره ازدواج.

9. ابراهیم امینى، انتخاب همسر.

10. سیدرضا پاک نژاد، ازدواج، مکتب انسان سازى.

11. آموزش جوانان در آستانه ازدواج، انتشارات انجمن اولیا و مربیان.

12. بررسى وضعیت ازدواج، جوانان، سازمان ملى جوانان.

13. اصغر کیانیها، جوانان و ازدواج.

14. حسن ملکى، مشاوره قبل از ازدواج با جوانان.

15. اسد الله داستانى، جوانان مى پرسند: چگونه و با چه کسى ازدواج کنیم؟

16. رضا آقا پور مقدم، زناشویى و مسائل جوانان.

17. غلامعلى افروز، روان شناسى همسران برتر.

پىنوشت ها:

1) ما و فرزندان ما، ص 84؛ به نقل از: محمد تقى فلسفى، بزرگسالان و جوانان، ج 2، ص 231 - 237.

2) روم (30) آیه 21.

3) شکوه نوابى نژاد، مشاوره ازدواج، ص 6.

4) وسائل الشیعه، ج 15، ابواب احکام الاولاد، ح 1.

5) کافى، ج 1، ص 327.

6) وسائل الشیعه، ج 14، ص 23.

7) مکارم الاخلاق، ص 99.

8) وسائل الشیعه، همان، ص 3، ح 4.

9) تعلیم و تربیت در اسلام، ص 251 - 252.

10) همان، ص 398، با اندکى تغییر.

11) على اکبر مظاهرى، جوان و انتخاب همسر، ص 7.

12) همان، ص 71.

13) شکوه نوابى نژاد، همان، ص 18.

14) همان.

15) محمد تقى فلسفى، بزرگسالان و جوانان، ج 2، ص 234.

16) مکارم الاخلاق، ص 99.

17) نور (24) آیه 32.

18) وسائل الشیعه، ج 3، ص 7.

19) تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 599.

20) وسائل الشیعه، همان، ص 5.

منبع: سایت حوزه

ازدواج به سبک بنگاهي!؟

وقتي عزيزجان تعريف مي‌كند كه خواستگارهايش را نشانش نمي‌دادند تا مبادا چشم و گوشش باز شود، وقتي از طلعت خانم همسايه مي‌گويد كه پسران و دختران دم بخت را به هم مي‌رساند و از اين راه امرار معاش مي‌كرد و شرح مي‌دهد آقا جان (شوهرش)‌ را تا لحظه عقد نديده بود و وقتي اولين بار در لباس سفيد عروسي كنار مرد تنومندي كه 15 سال از او بزرگ‌تر بود، نشست، نزديك بود از ترس زهره ترك شود.

نوه‌ها مي‌خندند، انگار همه اين خاطرات به افسانه‌اي تبديل شده كه با چاشني شوخي و طنز همراه مي‌شود، اما همين 50 سال پيش، خيلي‌ها با اين شيوه‌هاي سنتي سر و سامان گرفته‌اند.

براساس آمارهاي رسمي سالانه 2 ميليون نفر به‌جمعيت مجرد كشور اضافه مي‌شود. طبق اطلاعات و آمار شوراي فرهنگي اجتماعي زنان، بيش از 16 ميليون جوان مجرد در ايران در سن ازدواج قرار دارند.

در كنار اين افزايش جمعيت، تغيير شرايط اجتماعي و فرهنگي و استفاده از ابزارهاي مختلف ارتباطي نه‌تنها مفهوم ازدواج را تغيير داده، بلكه شيوه‌هاي گزينش همسر را نيز متحول كرده است.

ازدواج سنتي كه زماني بر پايه ارتباطات خانوادگي و دخالت واسطه‌ها در آشنايي بين دو خانواده صورت مي‌گرفت، بتدريج جايش را به‌آشنايي مستقيم پسران و دختران در محيط‌هايي خارج از خانواده داده است.

هرچه فضاي فرهنگي و اجتماعي جامعه‌اي با سرعت بيشتري متحول شود، شكل و شيوه ازدواج و روش‌هاي انتخاب همسر هم تغييرات بيشتري به خود مي‌بيند.

ازدواج جوانان ايراني، سنتي يا مدرن

سازمان ملي جوانان در نظرسنجي مفصلي از جوانان به اين نتيجه رسيده كه هر چند شيوه‌هاي انتخاب همسر از تنوع بيشتري نسبت به گذشته برخوردار است، اما جوانان هنوز طرفدار ازدواج‌هاي سنتي هستند.

در اين نظرسنجي آمده است بيش از 87 درصد جوانان معتقدند در انتخاب همسر بايد نظر بزرگ‌ترها را قبول كرد و حتي 40‌درصد گفته‌اند بهتر است تا جوانان همانند گذشتگان به روش سنتي ازدواج كنند اما در اين تحقيق بدرستي مفهوم سنتي يا مدرن بودن ازدواج تعريف نشده است، به طور طبيعي امروزه كمتر جواني حاضر است تا لحظه عقد همسرش را نديده، با او صحبت نكند يا نظر صرف واسطه‌ها و بزرگ‌ترها را به طور كامل در انتخاب همسر بپذيرد.

سازمان ملي جوانان در ادامه نظرسنجي‌ها اعلام كرده است كه 28.3 درصد جوانان بهترين محيط انتخاب همسر را دانشگاه و موسسات آموزشي مي‌دانند ، 22.7 درصد به جمع خانواده و خويشاوندان و البته بقيه هم به جمع دوستان خود اشاره كرده‌اند.

راه‌هاي متعدد انتخاب همسر

اما راه‌هاي همسريابي تنها به گزينه‌هاي سازمان ملي جوانان خلاصه نمي‌شود. در حال حاضر هر‌چند ازدواج‌ها از شكل سنتي خارج مي‌شود و نقش خانواده در گزينش همسر كاهش مي‌يابد، جمع دوستان، مراكز مشاوره، ارتباط با دنياي مجازي، سايت‌ها و چت‌روم‌ها، بنگاه‌هاي دوست‌يابي و... نقش پررنگ‌تري مي‌يابند.

از هر 100 ازدواج در كلانشهرهايي مانند تهران 22 مورد آن به جدايي منجر مي‌شود و عده‌اي نيز رشد آمار طلاق را به شيوه‌هاي مدرن همسريابي نسبت مي‌دهند.

2 روز گذشته نيز محسن زنگنه رئيس سازمان ملي جوانان استان تهران از رشد 21 درصدي آمار طلاق در 6 ماه اول امسال در تهران خبر داد.

وي گفت: در اين مدت نرخ ازدواج 3.5 درصد رشد داشته و اين آمار نشان مي‌هد كارشناسان بايد چرايي اين موضوع را به طور دقيق بررسي كنند.

مرتضي صادق‌زاده، كارشناس ارشد مشاوره و امور فرهنگي با استناد به تحقيقات انجام شده معتقد است: در ازدواج مدرن خواستگاري يك تشريفات زايد است، توقعات زوجه از زوج بسيار بيشتر از گذشته است و بيشتر جنبه چشم و هم‌چشمي‌ دارد، افراد انعطاف كمتري نسبت به تغيير خواسته‌‌هاي خود دارند و در نهايت به همين دليل اصطكاك بين زوج‌ها بيشتر است.

وي در عين حال مردسالاري و يكسونگري ازدواج‌هاي سنتي چند ده سال قبل را نيز نقد مي‌كند و مي‌گويد: البته ازدواجي كه به طور صرف توسط خانواده‌ها تصميم‌گيري شود نه در عرف ريشه دارد و نه در شرع، و از سنت ما نيز بسيار فاصله دارد، بايد بپذيريم شرايط اجتماعي و فرهنگي تغيير كرده اما نبايد به صرف مدرن شدن زندگي خانوادگي، سادگي و انعطاف و صميميت ازدواج‌هاي خانواده‌مدار را فراموش كنيم.

ازدواج‌هاي اينترنتي ، ازدواج‌هاي بنگاهي

بيش از 39 سايت همسريابي به زبان فارسي در فضاي اينترنت فعال است و گفته مي‌شود با بالا رفتن سطح دسترسي جامعه به فضاي مجازي، همسريابي از طريق سايت‌هاي انتخاب همسر و چت‌روم افزايش يافته است.

از سوي ديگر، افزايش تعداد بنگاه‌ها و دفاتر همسريابي بخصوص در شهرهاي بزرگ به نوعي نقش واسطه‌هاي ديروز را بازي مي‌كنند كه گرايش برخي جوانان به استفاده از ظرفيت اين دفاتر در انتخاب همسر در حال افزايش است.

اما سال گذشته محمدجواد علي‌اكبري، رئيس وقت سازمان ملي جوانان نسبت به فعاليت غيرقانوني اين مراكز همسريابي ابراز نگراني كرد بنابراين در حال حاضر بخش عمده‌اي از اين مراكز غيرقانوني و بدون مجوز فعاليت از سازمان ملي جوانان هستند.

بخصوص اين كه عملكرد زيرزميني برخي از اين مراكز كه البته از تعداد نامشخص آنان نيز حكايت مي‌كند مراجعان را در معرض آسيب‌هاي روحي رواني قرار مي‌دهد.

اگر جوانان آموزش پيش از ازدواج را از دوران متوسطه ببينند، نه‌تنها  انتخاب همسر تابو نمي شود بلکه جوانان در برگزيدن گزينه مناسب دقت بيشتري خواهند كرد.

كدام راه موفق‌تر است؟

قديمي‌ها ازدواج را هندوانه سربسته مي‌دانستند، اين روزها با پيچيده شدن روابط اجتماعي اين ابهام بيشتر شده است، هر چند صاحبان نگاه سنتي به ازدواج مي‌كوشند تا با ورود ريش‌سفيدان و اعضاي بزرگ‌تر خانواده بر روند انتخاب همسر جوانان، از ابهام و ريسك آن بكاهند، اما جوان‌ترها ترجيح مي‌دهند، فرآيند انتخاب با نظر‌قطعي و نهايي خود آنان خاتمه يابد.

«مهرداد-ج» از جمله اين افراد است كه با وجود به‌هم خوردن ازدواجش در دوران عقد، همچنان قصد داشت همسرش را خودش انتخاب كند. چون عقيده دارد، او قرار است يك عمر زندگي كند نه پدر يا عمو و...

براساس پژوهش‌هاي انجام شده نمي‌توان از بين ازدواج سنتي و مدرن يا شيوه‌هاي متعدد انتخاب همسر حكم داد كه كدام‌يك صددرصد به شكست و كدام يك به موفقيت مي‌انجامد.

«م- آراسته»، مشاور فرهنگي و ازدواج در يكي از مراكز مشاوره خصوصي، افراط و تفريط را باعث افزايش ريسك در ازدواج مي‌داند.

او مي‌گويد: در برخي خانواده‌هاي قديمي اين اعتقاد وجود دارد كه دختر بايد با لباس سفيد به خانه شوهر برود و با كفن خارج شود. اين نگاه در ازدواج و انتخاب همسر همانقدر آسيب‌زاست كه به اشاره‌اي جوانان حاضر شوند، طلاق بگيرند.

به عقيده اين مشاور ازدواج، اگر جوانان آموزش پيش از ازدواج را از دوران متوسطه ببينند، نه‌تنها نسبت به تابو شدن انتخاب همسر كه در برگزيدن گزينه مناسب دقت بيشتري خواهند كرد.

آراسته پيشنهاد مي‌كند، جوانان را براساس شرايط روز با مقوله ازدواج و ابزارهاي مدرن انتخاب همسر آشنا كنيم و اين روند بايد از طريق آموزش رسمي و غيررسمي انجام شود.

منبع: سایت تبیان

وقتی دیگر عاشق هم نیستیم

بسیاری از آدمیان طلاق را شکست در حوزه بسیار با اهمیتی از زندگی تلقی می‏کنند. افرادی که تجربه طلاق را پشت سر گذاشته‏اند، خود را از لحاظ اجتماعی فردی نابسنده و فاقد مهارت‏های ارتباطی بسیار اساسی می‏دانند.

پس از طلاق، به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس افراد، دچار آسیب شود. از آنجاییکه اغلب اوقات طلاق به دنبال یک دوره تعارض رخ می‏دهد، بسیاری از افراد که در معرض طلاق قرار گرفته‏اند، خود را شخصی نابسنده و فاقد توان کافی می‏دانند.

افرادی که تجربه طلاق را پشت سر گذاشته‏اند، خود را از لحاظ اجتماعی فردی نابسنده و فاقد مهارت‏های ارتباطی بسیار اساسی می‏دانند

مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‏‏دهند، با یکدیگر متفاوتند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان رویدادی که به ناگهان رخ داده است، ادراک کننده و زنان بیشتر احتمال می‏رود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی قلمداد کنند. از سوی دیگر مطالعات نشان داده است که طلاق برای زنان تجربه ای تنش‏زاتر و گسلنده‏تر از مردان است.

کنار آمدن با طلاق

سازگاری با طلاق به عوامل بسیاری از جمله نگرش در مورد ازدواج ناموفق، شخصیت فرد و محیط اجتماعی و ... بستگی دارد. در ادامه این مبحث، برخی توصیه‏های کلی در این زمینه به شما ارائه می‏گردد:

- بسیاری از افراد، طلاق را معادل با مرگ می‏دانند. فقدان فردی (همسر) که زمانی دوستتان داشته و شما دوستش داشتید، می‏تواند این احساس را در شما ایجاد کند که دیگر فردی دوست داشتنی نیستید و بخش مهمی از زندگی‏تان را از دست داده‏اید.

یادگیری این مساله که به زندگی فعلی‏تان سر و سامان دهید و دوباره بیاموزید که به سبک و روش دیگری زندگی کنید، به شما کمک بسیاری خواهد کرد.

مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان رویدادی که به ناگهان رخ داده است، ادراک کننده و زنان بیشتر احتمال می‏رود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی قلمداد کنند

- شما باید بپذیرید که بخشی از زندگی شما (زندگی زناشویی) دچار وقفه شده است ولی این رویداد بدان معنا نیست که شما از جنبه‏‏های دیگر زندگی خود غافل شوید لذا تغییرات اساسی در روند زندگی خود ایجاد کنید. با اعضای خانواده‏تان که مورد علاقه و اعتماد‏تان هستند، در ارتباط باشید. صحبت کردن با این افراد (در مورد احساسات و مشکلاتی که با آن مواجه هستید) نقش سوپاپ اطمینان را بازی کرده و موجب تخلیه هیجانی شما می‏شود.

- طلاق در بسیاری از افراد (به خصوص زنان) باعث شکل‏گیری افسردگی می‏گردد و ادامه یافتن این مشکل گاه باعث می‏شود که تا مدت‏ها بعد ازطلاق، فرد در حال دست و پنجه‏ نرم کردن با این مشکل باشد. در این مواقع به افراد توصیه می‏شود که در صورت ادامه‏دار شدن مشکل، حتماً به یک روان درمانگر مراجعه کنند. از طرف دیگر با افرادی از اعضای خانواده و یا دوستان خود، که این تجربه را پشت سر گذاشته‏اند، مشورت کنید و بررسی کنید که آنها در این شرایط چه راهبردهایی را اتخاذ کرده بودند.

شما باید بپذیرید که بخشی از زندگی شما (زندگی زناشویی) دچار وقفه شده است ولی این رویداد بدان معنا نیست که شما از جنبه‏‏های دیگر زندگی خود غافل شوید

- به این مساله توجه داشته باشید که هیچ‏کس کامل و بدون نقص نیست. اگر زندگی زناشویی شما با شکست مواجه شده است و مجبور به طلاق شده‏اید، این مساله نشان‏دهنده نقص یا ناکارآمدی شما نیست. بسیاری از زوجین بر اثر عدم دقت در انتخاب درست، مشکلات ارتباطی، عدم هماهنگی و...  ممکن است مجبور به طلاق شوند، بنابراین شما تنها نیستید و این تجربه منحصر به شما نمی‏گردد، لذا خودتان را مقصر ندانسته و به سرزنش خویشتن نپردازید. اطمینان داشته باشید که طلاق پایان راه نیست. به خودتان فرصت دهید تا این شرایط سخت را پشت سر بگذارید و به این امید باشید که در آینده دور یا نزدیک، خواهید توانست بنای یک زندگی زناشویی موفق را پایه‏ریزی کنید.

برای کنار آمدن با طلاق، کمک‏های بیرونی از سوی متخصصان بهداشت روانی و گروه‏های خودیاری متشکل از افراد مطلقه می‏تواند کمک موثری به این دسته افراد ارائه دهد. گاه مشاهده می‏شود، حتی هنگامیکه طرفین عزم خود را برای طلاق جزم کرده‏اند، مشاوره با زوج‏ها می‏تواند مفید واقع شود. برخی از فنون مساله‏گشایی و مهارت‏های حل تعارضی هم می‏تواند برای کمک به حل آسیب‏های ناشی از جدایی موثر باشد. اگر در جریان طلاق و یا بعد از آن قرار دارید، مراجعه به مراکز بهداشت روانی به شما توصیه می‏شود.

مریم عطاریان - بخش خانواده و زندگی سایت تبیان

سن جادويي براي ازدواج !؟

ازدواج مانند تولد و مرگ، يكي از اتفاقات مهم زندگي هر فردي به حساب مي‌آيد و از اين‌رو سوالات مختلفي درباره اين دوره از زندگي و بويژه آغاز آن وجود دارد كه بايد توجه ويژه‌اي به آنها داشت.

سوالاتي مانند چه زماني مناسب‌ترين سن ازدواج است؟ اختلاف سني مناسب در ازدواج چقدر است؟ و... اين سوال‌ها به همراه هزاران سوال ديگر در ذهن همه افراد وجود دارند. البته عوامل بسياري از جمله مسائل اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و... در تعيين جواب هريك از اين سوال‌ها نقش دارند. از اين‌رو مروري بر سن ازدواج در ساير كشورها و فرهنگ‌ها و همچنين آداب و رسوم آنها مي‌تواند براي ما جالب باشد.

ازدواج كردن فقط به اين دليل كه فكر كنيم زمانش رسيده، ايده كاملا اشتباهي است. هركس بايد زماني ازدواج كند كه از نظر عقلي و احساسي آمادگي پذيرش زندگي جديد را داشته باشد.

در هيچ كشوري و با هيچ فرهنگي، يك سن مناسب جادويي و خاص براي ازدواج وجود ندارد. در بيشتر فرهنگ‌ها، متوسط سن ازدواج بين 18 تا 23 سال براي دختران و 19 تا 25 سال براي پسران است؛ اما به عنوان مثال در اروپاي غربي افراد ترجيح مي‌دهند تا اواخر دهه دوم زندگي (اوايل 30 سالگي) مجرد بمانند؛ اما در اروپاي شرقي مردم اغلب در اواسط دهه دوم عمر يعني حدود 25 سالگي ازدواج مي‌كنند و در آسيا نيز سن ازدواج به شرايط گوناگوني چون زندگي در شهر يا روستا، سطح تحصيلات، سطح فرهنگي خانواده‌ها و... بستگي دارد؛ اما در بيشتر كشورهاي آسيايي جوانان بين سنين 18 تا 25 سال ازدواج مي‌كنند.

در سال‌هاي اخير در تمام كشورها با فرهنگ‌هاي مختلف، متوسط سن ازدواج نسبت به ساليان گذشته تفاوت كرده و افزايش نشان مي‌دهد. افزايش ميانگين سن ازدواج در بيشتر جوامع، پديده‌اي است كه در دهه‌‌هاي اخير همه آن‌را پذيرفته‌اند.

متوسط سن ازدواج در بيشتر كشورهاي صنعتي افزايش‌ يافته است، اما اين مساله مختص به كشورهاي صنعتي نيست؛ كشورهاي در حال توسعه يا كمتر توسعه‌يافته نيز با اين موضوع مواجه هستند. البته افزايش سن ازدواج در خانم‌ها بيشتر ديده مي‌شود.

عواملي چون مسائل اقتصادي و فرهنگي، نقش مهمي در تعيين سن ازدواج در كشورهاي مختلف دارند. در بعضي كشورها، اعتقادات ديني هم از جمله عوامل بسيار مهم و تعيين‌كننده در اين موضوع است. به عنوان مثال در آمريكا، متوسط سن ازدواج با توجه به شرايط اجتماعي، آداب و رسوم خانوادگي و حتي موقعيت جغرافيايي و محل زندگي افراد تفاوت مي‌كند. در يك نگاه كلي، افرادي كه در شهرهاي بزرگ زندگي مي‌كنند، ترجيح مي‌دهند ديرتر ازدواج كنند و بچه‌دار شوند. آنها معمولا تا 30 سالگي مجرد باقي مي‌مانند؛ اما ساكنان مناطق روستايي معمولا زودتر و در اوايل دهه دوم زندگي ازدواج مي‌كنند.

در كشورهايي چون هند و پاكستان كه اين سنت وجود دارد كه والدين مراسم عروسي فرزندانشان را برگزار مي‌كنند و هزينه‌ها به‌عهده پدر و مادر عروس و داماد است، متوسط سن ازدواج 17 سال است و بيشتر دختران در 15 سالگي ازدواج مي‌كنند.

زندگي شهري، تحصيلات، آزادي و فعاليت بيشتر زنان در محيط‌هاي كاري، وجود رسانه‌ها و... همگي شيوه زندگي و الگوهاي فكري افراد را تغيير داده‌اند و اين بدان معناست كه افراد كنترل زندگي خود را بيشتر به دست گرفته‌اند و براي ادامه زندگي خود تصميم مي‌گيرند.

به عنوان مثال در كشورهايي چون هندوستان علي‌رغم حفظ احترام والدين، دختران و پسران ديگر حاضر به ازدواج‌هاي كوركورانه و بدون شناخت نمي‌شوند.

بكوشيد خودتان را بشناسيد. بدانيد كه در زندگي چه چيزي مي‌خواهيد؟ چه چيزي مي‌خواهيد به ديگران ارائه كنيد و چگونه؟ پس با هدف زندگي كنيد و آنگاه شما مي‌توانيد ديد مناسبي نسبت به زندگي داشته باشيد.

چند توصيه

*‌ كارشناسان مي‌گويند پيش از ازدواج، فرد بايد از لحاظ عقلي و عاطفي به بلوغ رسيده باشد تا بتواند متوجه موارد زير بشود و آنها را تجزيه و تحليل كند.

*‌ عشق براي ادامه يك زندگي موفق كافي نيست. نگراني‌ زوج‌ها در زندگي، واقعي است و كوشش آنها براي داشتن شغل، خانه، بيمه و... اموري واقعي و جدي هستند. پيگيري اين موضوعات و عدم دستيابي به آنها، زوج‌هاي جوان را واقعا خسته مي‌كند. پس چرا بعضي افراد در سنين خيلي كم خود را درگير اين مسائل مي‌كنند؟

*‌ اهداف، انتظارات و شرايط خود را براي ازدواج در نظر بگيريد و مطمئن شويد كه آيا شريك شما مي‌تواند اين نيازها را برآورده سازد؟ به يقين براي جوانان سخت خواهد بود تا با تجربه اندك خود بتوانند متوجه اين موضوع و همچنين نيازهاي طرف مقابل شوند.

*‌ شما بايد هنگام ازدواج كاملا از نظر احساسي و فيزيكي مستقل باشيد و وابسته به خانواده خود نباشيد. يك ازدواج موفق به دو فرد مستقل نياز دارد تا يك مجموعه كامل تشكيل دهد. بسياري از جوانان معمولا به دليل اين‌كه مي‌خواهند از شرايط بد خانوادگي جدا شوند، ازدواج مي‌كنند كه اين به هيچ‌وجه راه‌حل مناسبي نيست.

*‌ بكوشيد خودتان را بشناسيد. بدانيد كه در زندگي چه چيزي مي‌خواهيد؟ چه چيزي مي‌خواهيد به ديگران ارائه كنيد و چگونه؟ پس با هدف زندگي كنيد و آنگاه شما مي‌توانيد ديد مناسبي نسبت به زندگي داشته باشيد.

اگر در سن ازدواج هستيد، اميدواريم با درك صحيح شرايط و با انتخابي معقول، آينده‌اي خوش و توام با تفاهم و موفقيت براي خود و همراه زندگي‌تان فراهم آوريد و ازدواج را به تاخير نياندازيد.

منبع : جام جم آنلاين - با تغيير وتلخيص توسط داوودي، برگرفته شده از سایت تبیان

زمان مناسب برای محرمیت

دختر جوان بعد از پدر و مادرش داخل شد، با صدایی آرام سلام کرد و کنارشان نشست. برای مشاوره ازدواج آمده بودند. پدر آغازکننده گفت‌وگو بود: « 21 سال دارد و دانشجوی رشته جامعه‌شناسی است. خیلی دختر خوبی است؛ مؤمن و مهربان و با ادب. هنوز دیپلم نگرفته بود که خواستگارها امانمان را بریدند.» چهره دختر از شرم سرخ شد، سرش را پایین انداخت و انگشتانش را در هم فرو برد. «گفتم تا وارد دانشگاه نشود و درسش را به جایی نرساند، دست نگه داریم. حالا یک سالی است که هم من و مادرش و هم خودش راضی شده‌ایم که به خانه بخت برود. سه نفر از طرف دوستان و فامیل معرفی شدند که یا ما نپسندیدیم یا آنها. یک نفر هم در دانشگاه به خودش پیشنهاد کرده بود که قبول نکردیم، چون با رویه ما جور درنمی‌آمد. اما با این آخری بیشتر از بقیه پیش رفته‌ایم.»

پرسیدم: «منظورتان از اینکه خیلی پیش رفته‌اید چیست؟»

مادر پاسخ داد: «سه بار پسر با خانواده‌اش به خانه ما آمدند و دوبار هم ما به آنها سرزدیم. در هر مرحله، زهرا و امیر بیشتر از یک ساعت خصوصی صحبت کردند.»

* امیرآقا چند سال دارد؟

- 24 ساله است، مهندسی خوانده و تازه سربازی‌اش تمام شده.

* بهتر نیست چند جلسه در محیط‌های عمومی با هم بیرون بروند و گفت‌و گو کنند؟

زهرا سرش را بلند کرد و با لبخند گفت: «این کار را کرده‌ایم. حدود دو ماه است که هفته‌ای دو- سه جلسه با هم بیرون می‌‌رویم: پارک، رستوران و مراکز خرید.»

پدر صحبت دختر را قطع کرد و گفت: «البته با هم محرم شده‌اند.»

* یعنی عقد رسمی کرده‌اید؟

- عقد رسمی که نه، صیغه محرمیت خوانده‌اند، تا اگر بیرون می‌روند و حرفی می‌زنند، گناهی نکرده باشند! اگر خدا بخواهد عقد رسمی را گذاشته‌ایم برای بعد از مشورت با شما.

* چه کمکی می‌توانم بکنم؟

- مادر جواب داد: «زهرا حرف مرا قبول ندارد، اما من فکر می‌کنم این پسر خیلی زودرنج و عصبی است. پدر و مادرش را تا اندازه‌ای می‌شناسیم، ولی نمی‌دانیم خودش از نظر اخلاقی چقدر سالم است.» دختر چهره‌اش را درهم کشید و با صدایی بغض‌آلود گفت: «چند بار بگویم، امیر اصلاً عصبی نیست و از هرکسی که فکر می‌کنید بهتر و سالم‌تر است.»

زهرا را برای آزمون‌های روان‌شناختی به اتاق دیگری راهنمایی کردم و از او خواستم تا جلسه بعد که با امیر می‌آید تا او هم آزمون‌هایش را بدهد،هر‌چه از خواستگارش می‌داند برایم بنویسد و بیاورد.

بعد از رفتن دختر، از پدر و مادر پرسیدم: «جاری کردن صیغه محرمیت بین این دو چه اهمیت و فایده‌ای داشته؟» پدر پاسخ داد: «می‌دانم که شما روان‌شناسی متدینی هستید و از احکام شرع آگاهید. اگر بگوییم دو جوان با هم بیرون نروند و فقط در خانه صحبت کنند، به شناخت دقیق نمی‌رسند. اگر هم بیرون بروند، باید ساعت‌ها کنار هم بنشینند، و نگاه چهره به چهره و صمیمیت را دین اسلام اجازه نمی‌دهد.»

دختر و پسری که قصد ازدواج دارند از زمان آشنایی تا بسته شدن پیوند همسری و زندگی در زیر یک سقف، از سه مرحله می‌گذرند: آشنایی تا خواستگاری رسمی؛ خواستگاری تا عقد دائم؛عقد دائم تا ازدواج.

* فکر نمی‌کنید، این محرم شدن به علاقه زیاد و وابستگی عاطفی کشیده شود و وابستگی عاطفی جلوی روشنگری عقل را بگیرد؟

مادر با تکان دادن سر، سخن مرا تصدیق کرد: «این‌طور هم شده. دیدید که زهرا چطور از امیر دفاع می‌کرد، در حالی که به خدا قسم، برای من ثابت شده که این پسر اخلاق خوبی ندارد. زود عصبانی می‌شود و حتی جلوی من سر دخترم داد می‌کشد. اما جرئت ندارم کوچک‌ترین ایرادی از او بگیرم.» پدر که احساس کرد لبه تیز اعتراض‌ها به سوی اوست، از لای دفترش، بریده روزنامه‌ای درآورد و روی میز گذاشت و با لحنی تند و قاطع گفت: «اجازه بدهید این چند سطر را از روزنامه برایتان بخوانم.»

دختر جوانی که همسرش یک ساعت پس از جاری شدن خطبه متواری شده بود برای روشن شدن تکلیف زندگی‌اش به دادگاه مراجعه کرد. و ابراز کرد  یک هفته بعد از عقد تماس گرفت و گفت به خاطر اینکه موهای سر من بی‌رنگ است نمی‌تواند با من زندگی کند. »

پدر ادامه داد: «حالا اگر این دو قبل از عقد رسمی، عقد موقت خوانده بودند و پسر موهای دختر را دیده بود، این مشکل پیش نمی‌آمد که متواری شود و طبق قانون 250 سکه به دختر بپردازد. دختر بیچاره هم این طور سرگردان به این در و آن در نمی زد.»

می‌دانید که حد ارتباط در عقد موقت مشروط به شرایطی است که هنگام جاری شدن صیغه نکاح ذکر می‌شود.شرط کرده‌ام که حداکثر می‌توانند دست هم را بگیرند.

* نمی‌گویم این رفت‌وآمدها حتماً به تماس‌های پیشرفته جسمی می‌رسد، اما همان‌طور که همسرتان توضیح داد و شما هم تا اندازه‌ای متوجه هستید، رفت و آمدهای زیاد، بدون احساس گناه و نگرانی از تماس‌های حتی سطحی، وابستگی عاطفی زیادی می‌آورد. آن‌وقت اگر پسر ایرادی داشته باشد، مشکل می‌توان دختر را قانع کرد.

- پس نظر شما چیست؟

* * بلند شدم و از کتابخانه کوچک محل کارم چند کتاب را برداشتم و روبه‌رویشان نشستم.

- این کتاب «احکام ازدواج» تألیف سیدمجتبی حسینی است که مطابق با نظر ده تن از مراجع تقلید تنظیم شده . اجازه بدهید بدون ذکر اسامی مراجع بزرگوار، چند حکم شرعی را بخوانم.

1- مرد‌ می‌تواند به دست و صورت و پاها، مو و مقداری از بدن (مانند گردن و بالای سینه) دختری که قصد ازدواج با او را دارد نگاه کند. 2- نگاه کردن به قسمت‌های یادشده با شرایط زیر جایز است:  به قصد لذت و ریبه (ترس افتادن در گناه) نباشد.  برای آگاهی از وضع جسمانی دختر باشد. (پس اگر از حال او آگاه است، نگاه بر او جایز نیست.) مانعی برای ازدواج در میان نباشد. (مثلاً دختر شوهر نداشته باشد.)  احتمال بدهد دختر او را رد نمی‌کند.

خلاصه آنکه دختر و پسری که قصد ازدواج دارند از زمان آشنایی تا بسته شدن پیوند همسری و زندگی در زیر یک سقف، از سه مرحله می‌گذرند: مرحله اول: آشنایی تا خواستگاری رسمی؛مرحله دوم: خواستگاری تا عقد دائم؛مرحله سوم: عقد دائم تا ازدواج.

در عرف جامعه، کارکرد مرحله اول شناخت و تصمیم‌گیری است که از طریق گفت‌وگوهای رسمی، بررسی و تحقیقات و نیز، مشاوره و نظرخواهی از روان‌شناس به دست می‌آید.

با محرم شدن، به خاطر افزایش علاقه‌ها و وابستگی‌ها به شناخت اطمینان‌بخشی دست نمی‌یابند،‌ بلکه درصورت به هم خوردن امر ازدواج دختر در عرف جامعه، دارای پیشینه‌ای منفی یعنی ارتباط نزدیک با یک پسر می‌شود.

مرحله دوم نامزدی نام دارد که عده‌ای از نویسندگان کتاب‌های مربوط به همسرگزینی برای آن چند فایده ذکر کرده‌اند:

1. افزایش محبت و همدلی

2. تهیه امکانات

3. یادگیری مهارت‌های مربوط به زندگی مشترک

4. آگاهی از روحیات و خصوصیات هم برای تفاهم و سازگای بیشتر

5. آماده شدن برای جدایی از خانواده پدری

6. تصمیم‌گیری برای انجام مراسم عقد و ازدواج

7. پیداکردن شناخت‌های دقیق‌تر به منظور ادامه زندگی یا در مواردی قطع رابطه.

گروهی از افراد متدین و برخی از نویسندگان، خواندن صیغه محرمیت را که همان عقد موقت است، در این دوره پیشنهاد می‌کنند. دو نفر که شناخت کاملی از هم پیدا کرده‌اند، می‌توانند در مرحله دوم به شش مورد از فواید هفت‌گانه‌ای که یاد کردیم دست یابند، و اگر به اطمینان و شناخت دقیقی نرسند، بدانند که با محرم شدن، به خاطر همان افزایش علاقه‌ها و وابستگی‌ها به شناخت اطمینان‌بخشی دست نمی‌یابند،‌ بلکه درصورت به هم خوردن امر ازدواج دختر در عرف جامعه، دارای پیشینه‌ای منفی یعنی ارتباط نزدیک با یک پسر می‌شود.

استاد ابراهیم امینی، عالم و فقیه زمان‌آگاه معاصر، نیز همین نظر را در کتاب «جوان و همسرگزینی» تأیید می‌کنند: «دوره بعد از خواستگاری نامزدی نام دارد و مراد آن است که دختر و پسر به همدیگر وعده داده‌اند که درآینده‌ای نزدیک، مراسم عقد و خطبه‌خوانی را انجام دهند و زن و شوهر باشند. در دوران نامزدی دخترو پسر محرم نیستند و شرعاً حق تمتع و لذت‌جویی ندارند.» (ص 176).

پدر در حالی که آشکارا ناراحت بود، برخاست و در حال خداحافظی گفت: «پس ما، از روی ناآگاهی به کار خودمان گره انداختیم.» با لحنی آرام گفتم: «امیدوارم این طور نباشد و این دو نفر واقعاً مناسب هم باشند.

در جلسه‌های بعد، امیر و زهرا را خصوصی و با هم می‌بینم. شما هم سعی کنید با صبر و دقت، درباره او و خانواده‌اش، از حدود پنج سال پیش تاکنون، تحقیق کنید و نتیجه را به من برسانید.

تصمیم‌گیری در ازدواج باید با مشورت و همفکری سه رکن باشد: دختر و پسر، والدین آن دو، و مشاور روان‌شناس.»

دکتر گلزاری / سپیده دانایی با تلخیص - کهتری

منبع: سایت تبیان